گذر در کوچه هاي خون و آتش
گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف

پيوست به گذشته

روزنامهْ: Die Rheinpfalz

شمارهْ 98 مورخ 28/4/1999

نويسنده: Elke Windisch (گذارشگر رونامه در مسكو)

 

 

"حركات تهديد اّميز

جديد مسكو"

 

روسيه ميخواهد دوكتورين نظامى خويش را بخاطر استراتيژى جديد ناتو تغيير بدهد

 

مسكو چندين بار تهديد نموده بود: عمليات ناتو در يوگوسلاويا ميتواند ورود تغييرات را در محتواى خط مشى دفاعى روسيه ضرورى سازد. حالا بايست واضحاً گام هاى عملى برداشته شود. در حدود هفتهْ اخير شوراى امنيت ملى ميخواهد يك پروگرام را جهت انكشاف بعدى ذخاير سلاح هستوى به تصويب برساند.

جزئيات تغييرات در خط مشى دفاعى، اّهسته اّهسته از قبل روشن شده بود. مثلاً راكت هاى زير دريائى از نوع (RSM-50) كه اصلاً جابجائى اّنها در انبار اشياى بيكاره در نظر بود. بايد حد اقل تا سال 2005 در كشتى هاى اتمى (U) روسى از نوع كالمار (Kalmar) در خدمت باشند. همچنان اين راكت ها كه در بين سالهاى 1976 - 1981 در معرض استفاده قرار داشتند و موجب تعداد زياد واقعات ناخوشاّيند در محيط زيست گرديدند، قبلاً بيكاره پنداشته ميشدند (دورهْ استهلاك خود را تمام كرده اند).

همين طور درورهْ فعاليت راكت هاى سنگين انتركانتيننتال از نوع (RS-10) نيز بايد تمديد يابد . اين راكت ها بخاطر داشتن قوهْ تخريب بيشتر در لحن مخصوص ناتو "شيطان" ناميده ميشوند. با اين راكت ها در سال 1978 قطعات استراتيژيكى راكت اتحاد شوروى بجواب دو فيصله نامهْ راكتى جهان غرب تجهيز گرديده بودند. بدين منوال قواى هوائى هم بايد براى فعلاً از در اختيار داشتن بم افگن هاى استراتيژيكى از نوع (TU-160) و (TU-95) دورى نجويد.در حال حاضر با اوكراين راجع به خريدارى بم افگن هائيكه بعد از سقوط اتحاد شوروى در اّنجا باقى مانده است ، مذاكرات جريان دارد.

دوكتورين نظامى سابقهْ روسيه طورى پيش ميرفت كه "در اّينده هاى نزديك بروز مخالفت جهانشمول بعيد پنداشته ميشود". بر بنياد همين تحليل شوراى امنيت (شوراى امنيت ملى فدراسيون روسيه - م) در نشست سال 1998 خويش انديشه گرفت و بر ملاك اّن پروگرام انكشاف قطعات استراتيژيكى سلاح هاى هستوى را تا سال 2010 به تصويب رسانيد.

 

 

رد تحريم مواد نفتى:

اين مطلب كاهش بيش از حد در ذخاير سلاح اتمى را مد نظر داشت، قسميكه اندرى كوكوشين (Andrej Kokoschin) سكرتر اّنوقت شوراى امنيت اظهار داشته بود: "بعد از پايان جنگ سرد پابندى سرسختانهْ به توازن تقريبى قواى داراى پوتنسيال تهديد ضرورتى احساس نميگردد كه حفظ اّن جبرى تلقى شود". طى چند ماه اخير فضاى بين المللى تا سرحد غير قابل درك تغيير پذيرفته است. روسيه فعلاً بايست بگونهْ مجبورى در مطابقت به اين وضع عكس العمل نشان دهد. در مقابله با حالت بوجود اّمده وزير دفاع ايگور سرگي يف (Igor Sergejew) دريافت كه اتخاذ تدابير بمنظور ارتقا سطح اّمادگى محاربوى قطعات موجود قواى مسلح را نبايد ناديده گرفت.

ناظران پيرامون حركات تهديد اّميز جديد مسكو پيش از پيش سه دليل را مى بينند: در ديدار سران هنگام تجليل از ناتو (محفل تجليل از پنجاهمين سالگرد تاسيس ناتو در واشنگتن - م) فيصله هاى بعمل اّمده در مورد ورود تغييرات در خط مشى اتحاد، مبنى بر اينكه در اّينده هم بدون مجوز و هدايت ملل متحد بوسيله قوت هاى عمليات در بحران ها در اختلافات حمله نمايند، امكان پيشبرد جنگ دولتى را بر ضد بلگراد و نه سرانجام برقرارى تحريم مواد نفتى، فراهم ميسازد.

مسكو يكى از تسليم دهندگان مهم انرژى به يوگوسلاويا ميباشد. از مدارك مالياتى كه صادر كنندگان نفت و گاز ميپردازند، بالاتر از سى فيصد بودجهْ روسيه تامين مالى ميگردد. مزيد بر اّن عوايد حدود نفت و گاز بعد از سقوط بانك ها (بحران در خدمات بانكى و تنزيل ارزش پول داخلى در مقابل اسعار خارجى بشمول نواقص در سيستم جمع اّورى ماليات و بالاخره مجبوريت كشور به اخذ قرضهْ چند مليارد دالرى از بانك جهانى بمنظور مقابله با بحران مالى بوجود اّمده - م) در ماه اگست گذشته بمثابه منبع اساسى تمويل كنندهْ مالى مسابقات انتخاباتى كه اّغاز ميگردد، بحساب مياّيد.

رئيس حكومت  ايوگيني پريما كووف (قبلاً اظهار داشته بود كه روسيه خود را مقيد برعايت فيصله هاى دوازده كشور نميداند، زيرا اين تصاويب زير پوشش يك قطعنامهْ شوراى امنيت ملل متحد در نياّمده است. تانكرهاى روسى كه در كشتى هاى انتقالاتى براى يوگوسلاويا بارگيرى ميكردند مجبوراً حتى الامكان بوسيلهْ قايق هاى جنگى بدرقه شوند. مسكو بخصوص روى اين موضوع خشمگين شده كه قوماندان ارشد ناتو در اروپا (Wesley Clarke) كه افراطى گرى اّن حتى نزد سياستمداران غربى قابل قبول نيست، گفته كه مساله كنترول را دنبال ميدارد (نظر به فيصلهْ دوازده كشور بايست در مورد جلوگيرى از دخول نفت به يوگوسلاويا از پروسهْ تطبيق تحريم كنترول صورت گيرد - م). روسيه قبل از همه به اين مطلب اميدوار ميباشد كه فرانسه بتواند با يك پيشنهاد مصالحه جويانه به موفقيت دست يابد تا مطابق اّن صرف اعضاى ناتو و اتحاديهْ اروپا و همچنان كشورهاى كانديد به شموليت درين تشكيلات ها مكلف به پابندى در رعايت تحريم ها دانسته شوند.

 


روزنامهْ: Suddeutsche Zeitung

مورخ 17/3/1999

نويسنده: Tomas Avenarius

 

 

پيمان صلح با بند هاى شكننده

 

ائتلاف گروه هاى جنگى افغانستان ناممكن به نظر ميرسد

 

سطر خوشبينى و بدبينى و ديدگاه جهانى اّنرا يك گيلاس كه تا قسمت نصف خود از اّب پر است، شرح ميدهد - از بابت اميد به خوشى نيمه پر است، اّنچه نيم ديگر گيلاس براى فرد متردد خالى مانده، در افغانستان بكلى رسماً چلند ندارد. خوشبينى ها با نگاه به پايان جنگ شهروندى تنها وقتى پيوند مييابند، هرگاه گيلاس لبريز باشد و بخودى خود بعداً همانطور باقى ميماند. ازين جهت بايست دست يافتن به توافق را ميان مخالفين با احتياط بها داد.

اين مطلب كه گروه هاى درگير، در يك طرف افراطيون اسلامى طالبان و در جانب ديگر جبههْ متحد شمال، قدرت را در بين خود تقسيم كرده بتوانند، پيشبينى شده نميتواند. وليك در تحت ميانجيگرى تركمنستان و ملل متحد قاعده هاى كه مساعى در راه پيدا كردن اّنها جريان دارد، بايد محتواى اّن دقيقاً همين حرف را احتوا نمايد. صرف پس از دوام چهار روز مذاكرات - و هفت سال جنگ داخلى انسان به رووس توافق هاى اّتى دست يافته است:

1. تشكيل يك حكومت ائتلافى؛

2. ايجاد يك پارلمان مشترك؛

3. بوجود اّوردن يك سيستم حقوقى واحد.

همچنان با وجود اينكه مخالفين درگير جنگ پس از ختم مذاكرات در پايتخت تركمنستان شهر عشق اّباد يكجا به مسجد براى اداى نماز رفتند و اينكه اّنها در زمينهْ اّتش بس عاجل به موافقه نرسيدند، ارزيابى احتياط اّميز را تقويت ميبخشد.

مطالب اّتى به عدم صداقت و ثابت قدمى طالبان سخن ميگويد:

1. اّنها در موقف نيرومندى قرار دارند، زيرا 90 فيصد قلمرو كشور را كنترول ميكنند، بناً به چه علتى بايد از خود اّمادگى به (تقسيم قدرت) نشان دهند؟

2. وسايل و امكانات لازم در اختيار ندارند تا بالاخره اتحاد شمال را برهبرى احمدشاه مسعود از صحنه دور سازند.

3. اّيا فشار هاى بين المللى بالاى اّنها تاثير گذاشته است ويا خير؟

4. جامعهْ بين المللى بيش از اين خواهان اّن نيست تا عادتاً در برابر اين مساله بى تفاوت باقى بماند كه چگونه شاگردان مدارس اّموزش قراّن پس از اشغال كابل در فصل خزان سال 1996، حق كار و تعليم و اّموزش و ساير حقوق مدنى و فردى زنان (افغان) را به استناد قوانين قراّنى سلب نمودند و يا اينكه امريكا صداى اعتراض بلند كرده است كه چرا طالبان به "تروريست بين المللى" اسامه بن لادن پناه داده اند؟

5. حرف اّخر اينكه اّيا امريكا بر ملل متحد و كمك كنندهْ مركزى طالبان يعنى پاكستان فشار وارد مياّورد و يا خير؟ فرمانده اتحاد شمال مسعود مجبور است پيش از پيش به صلح علاقمند باشد، زيرا او از لحاظ نظامى در تنگنا قرار گرفته است. اّيا او به طالبان اعتماد كرده ميتواند يا خير؟ شاگردان قراّن تعهد نموده اند، اّنها جنگجويان خدا را كه در جنگ بر ضد اتحاد شوروى و رژيم طرفدارش (در افغانستان) غالب اّمده اند و مسعود نيز در زمرهْ اّن هاست، در پايان كار به محاسبه ميكشانند به اين دليل كه پس از تصرف كابل اّنها در جنگ برادر كشى، چه چيزهاى را بر مردم افغانستان روا داشتند. مسعود نيز بايست انتظار سرنوشت رئيس دولت قبلى نجيب الله را بكشد كه در يك چهارراهى در كابل به دار اّويخته شد. هر پيمان صلح بايد توازن ميان مليت ها را تنظيم كند كه نمايندگى از گروه هاى جنگى مينمايد. اّنها همه خواهان سهمگيرى در قدرت هستند. اينكه طالبان به مليت پشتون كه اكثريت را ميسازند، تعلق دارند، حق سخن گفتن مليت هاى ديگر را بسيار اندك در نظر ميگيرند. اين مطلب نه به پسند مسعود تاجك و نه به پسند متحدين او، ازبك ها و يا هزاره هاى اهل تشيع برابر مياّيد. اينكه اين حرف پس از چهار روز مذاكرات در اساس خود چگونه شرح يافته است، تا كنون اّنطوريكه انسان اّنرا بپذيرد به نظر نمى رسد.


 

 


روزنامهْ: Neue Zuirsche Zeitng

مورخ 12/7/1999

 

طالبان افغانستان بمثابهْ فكتور بحران منطقوى

 

تحريم هاى واشنگتن از بابت بن لادن وضع شده است.

تحريم هاى اقتصادى ايالات متحدهْ امريكا بر ضد افغانستان در خط اول متوجه طالبان بخاطر حمايت اّنها از اسامه بن لادن، بوده، كسيكه در عقب انفجارات در دو سفارتخانهْ امريكا در شرق افريقا شناخته ميشود. اين تحريم ها به استقامت رژيمى كه به رعايت حقوق بشر بى توجه است و تلاش دارد تا اسلام را با كاربرد زور صادر نمايد، هدف گرفته شده است

 

از دهلى - دهم جولاى (1999): طوريكه گزارش يافت دليل تحريم هاى وضع شدهْ ايالات متحدهْ امريكا بر عليه افغانستان در روز سه شنبه را، رئيس جمهور امريكا كلينتن ناشى از حمايت طالبان از اسامه بن لادن دانست، فردى كه انفجارات را در مقابل سفارتخانه هاى امريكا در ماه اگست سال گذشته در كينيا و تانزانيا طرح ريزى كرده بود. تعقيب بن لادن انگيزهْ اولى وضع تحريم هاى امريكا پنداشته ميشود، ولى تنها اين مساله نيست. اقدامات، در دلخوردگى و اّزردگى رو به تزائيد از رژيمى انعكاس مي يابد كه نشانهْ در اّن از فاصله گرفتن از مرحلهْ "انقلابى" بچشم نمى خورد. طالبان سياست دشمنى با انسان  را دنبال مينمايند. اين سياست مانند قبل با شدت تمام در برابر اقليت هاى مذهبى و قومى تجلى پيدا ميكند. هنگاميكه طالبان بتاريخ 9/5/1999 هزارجات را پس از سپرى شدن سه هفته از بيرون راندن اّنها، دوبارهْ اشغال كردند، اعمال جنايتكارانه و ناعاقبت انديش بى شمارى را انجام دادند كه از به رگبار بستن (مردم بى گناه و بى دفاع شروع) الى شكنجه هاى غير انسانى و اّتش زدن منازل هزاره هاى اهل تشيع خاتمه يافت.

 

عدم حوصله مندى در تحمل مخالفين:

طالبان بطور سيستماتيك بر ضد مخالفينى خويش كه اّهسته اّهسته در جامعهْ افغانى شكل ميگيرد، به پيش ميروند يعنى در مقابل اّنهائيكه در جستجوى دريافت بديل (الترناتيف) صلح اّميز هستند و ميخواهند با كسانى (به نبرد بپردازند) كه به خاتمه يافتن جنگ داخلى راضى نيستند. در سال پار طالبان حدود 200 نفر شهروند سرشناس (افغان) را زندانى ساختند، اتهام وارده اين بود كه اّنها سعى داشتند تا رژيم را سقوط دهند. بر پايه گزارش هاى سازمان عفو بين الملل نصف افراد بازداشت شده هنوزهم در زندان بسر ميبرند و تعداد زياد اّنها مورد شكنجه قرار گرفته اند. اين زندانى ها شامل كسانى ميشوند كه بخشى از نيروهاى هجومى سابقه بودند و بخصوص در شهر جلال اّباد در نزديكى سرحد با پاكستان دوباره تجمع كرده اند، جائيكه پوليس مذهبى روش هاى گشتاپو (حرف اختصار شده براى پوليس مخفى دولت - م) را بعضى اوقات با شدت كمتر بكار مى برد. طالبان بايست اطفال را نيز گروگان گرفته باشند و اّنها زمانى اّزاد ميگردند كه پدران شان خود را به دفاتر طالبان تسليم بدارند. در شهر غربى افغانستان، هرات مخالفين كه بنابر اظهارات طالبان سقوط اّنها را پلان نموده بودند، در ملاى عام به دار اّويخته شدند.

انگيزهْ ديگر عملكرد در ايالات متحدهْ امريكا بر ضد طالبان اينست كه اّن ها در نظر دارند تا با پروپاگندهاى خويش با صدور انقلاب مسلحانهْ اسلامى، ساختار دولتى دول همسايه را قوياً عوض كنند. بنابر گزارش روزنامهْ پاكستانى (The News) نام اسامه در ولايت پشتون نشين هم سرحد با پاكستان فعلاً اولين انتخاب ميباشد كه بالاى نوزادان ميگذارند و يا مغازه ها و شركت ها با اّن نامگذارى ميشوند. اين جزئيات نشاندهندهْ خوشبينى بوده و ذخيرهْ بحساب مياّيد كه طالبان منحيث ظرفيت جنگجويان (در اّينده) در اختيار دارند و از تشكيل بوجود اّمدن اّنها گواهى ميدهد. بدليل اينكه جنگ اّنها در نزد خود طالبان، صبغه مذهبى دارد، مانع از اّن گرديده تا جنگجويان خدا در سطح ملى (در سرتاسر افغانستان) برسميت شناخته شوند. اين مطلب در نقاط سرحدى بين افغانستان و پاكستان به نسبت تعلقات قومى كه بطور وسيع رعايت ميشود، صدق پيدا نمى كند. اين مساله در مورد كشمير نيز وارد نيست، يعنى در جائيكه تمايل به خود اراديت ملى را دايماً با بازگشت اسلامى در اّغوش (Umma) جاگزين ميسازند.

تحريم هاى رئيس جمهور كلينتن بر ضد طالبان در همان روز نخست تاثير گذارى خود را نشان داد، يعنى در فرصتى كه او (كلينتن) با رئيس حكومت پاكستان (نواز) شريف راجع به عقب كشى مجاهدين از منطقهْ كارگيل بخش هندى كشمير صحبت نمود. اين پيشاّمد را ميتوان يك تصادف دانست، وليك مطابقت زمانى اّن در پاكستان (در نزد مردم) ناديده گرفته نميشود. مبرهن است كه در بين جنگجويان كارگيل كسانى وجود دارند كه خود ها را متعلق به طالبان و يا اسامه بن لادن ميدانند، سوْ ظن هاى زيادى مبنى بر موجوديت افغان ها در ميان جنگجويان كشميرى قوت ميگيرد.        وسايل اطلاعاتى پاكستانى بدون اغماض خبر بدار اّويختن يك تبعه پاكستانى را نشر كردند كه مصادف با سفر (نواز) شريف به چين هنگام ديدار از پكن، در ولايت سنگكيانگ (Xinjiang) بجرم قاچاق مواد مخدر صورت پذيرفت. قابل قبول است كه دليل اصلى اين عمل (بدار زدن) روابط اين شخص با ايغور ها بود، (ايغورها) مخالفين قومى چينى داراى ميلان دايماً اسلامى هستند. اين حرف بيان ميكند كه چرا پخش خبر در اّن لحظهْ حساب شده با ديدار (نواز) شريف در مطبوعات دولتى گنجانيده شده بود، نگرانى پيرامون اسلامى ساختن اقليت قومى بدون ترديد دليليى بود كه پكن با موضعگيرى دوستانه بسيار اندك پاكستان در اين مورد، روى اختلافات كارگيل سخن بميان اّورد.

 

نفوذ (تاثير) سعودى:

اين موضعگيرى كشور دوست چين، بنا بر اعتقاد مفسرين در پاكستان تكانى به حكومت در اسلام اّباد بود. ميتوان گفت كه به ايالات متحده سهولت را فراهم ساخت تا خط سختگيرانه را تعقيب نمايد نسبت به اّن چيزى كه صدر اعظم (نواز) شريف كه خود در انزوا قرار دارد، در ارتباط به اّن در واشنگتن صحبت نموده بود. در اطراف اين حرف ، حدس و گمان برده ميشود كه چه نقشى را عربستان سعودى منحيث فكتور بدست گرفتن رشتهْ سخن در اين زمينه بازى ميدارد. عربستان در زمرهْ كشوره هاى بحساب مياّيد كه رژيم طالبان را از لحاظ ديپلماتيك برسميت شناخته است. تربيه و پناه دادن به جنگجويان اسلامى در افغانستان قبل از همه حمايت طالبان از تبعهْ سعودى و مخالف اّنكشور (اسامه) بن لادن، اّشكارا ايجاد فاصله را ميان كابل و رياض سبب شد. اين نگرانى نيز وجود دارد كه مبادا پاكستان در اتومسفير تروريست هاى اسلامى فرو رود. پاكستان علاقمند صدور جنگجويان خدا به هند و يا چين و يا در قلمرو خود نيست. به قول روزنامهْ هندى (The Hindu) حكومت سعودى بايست در هفته هاى پيشين در ارتباط به مسايل متذكرهْ فوق بالاى (نواز) شريف تاثير انداخته باشد و در تدوين بندوبست ها در واشنگتن رول كليدى را بازى كرده است.

                        

ــــــــ

جنگ


July 3rd, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی